همین که در میان عطر نفس هایت دستانت مال من باشد کافیست...
درباره من
به نام خداوند بخشنده و مهربان
.چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشای تو زیباست اگر بگذارند
سند عقل مشا است همه می دانند
عشق اما فقط از ماست اگر بگذارند
بر من عاشق مسکین به حقارت منگر
دل من وسعت دریاست اگر بگذارند
من ز اظهار نظر های دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
غضب آلوده نگاهم مکنید ای مردم
دل من مال شماهاست اگر بگذارند
دل دیوانه ی من این همه بیهوده نگرد
خانه ی دوست همین جاست اگر بگذارند.
ادامه...
ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﻠﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﻗﻨﺎﻋﺖ ...
ﺑﯽ ﻋﺮﺿﮕﯽ ﺭﺍ ﺻﺒﺮ ...
ﻭ ﺑﺎ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ ...!!!!!!؟
"گاندی"
سلام ، دوست گرامی ، بسیار زیبا و دلنشین ، تشکر از حضورتان ، یا علی ،التماس دعا
پارمیس عزیز بسیار زیبا
به جرات میگم عاشق نوشته هات شدم
عجب تشبیه زیبایی . . .







سپاس و درودهای بی پایان . . .