عطر نفس هایت..

همین که در میان عطر نفس هایت دستانت مال من باشد کافیست...

عطر نفس هایت..

همین که در میان عطر نفس هایت دستانت مال من باشد کافیست...

من نویس . . .!!


از پوستم

صدای تو می تراود

بر پاهای تو راه می روم

با چشم تو شعر می نویسم

من که ام

به جز تو

که در رگ و پوستم نهانی و

نام مرا به خود داده ای.


نظرات 7 + ارسال نظر

ذهن ﻣﺎ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺍﺳﺖ . . .
ﮔﻞ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺷﺖ . . .
ﮔﻞ ﻧﮑﺎﺭﯼ . . .
ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ . . .
ﺯﺣﻤﺖ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ . . .
ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﻠﻒ ﺍﺳﺖ . . .
ﮔﻞ ﺑﮑﺎﺭﯾﻢ . . .
ﺯﯾﺎﺩ . . .
ﺗﺎ ﻣﺠﺎﻝ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ . . .
ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﺸﻮﺩ . . .
ﺑﯽ ﮔﻞ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﺫﻫﻦ . . .
ﻫﺮﮔﺰ ﺁﺩﻡ ..... ﺁﺩﻡ ﻧﺸﻮﺩ . . !؟

عشق همچون آب ، “زلال” است
همچون رود ، “جاریست “
و همانند جوی راه خویش را از دل سختترین سنگها پیدا خواهد کرد .
عشق دلیل نمی خواهد که خود دلیل است .
می بارد ، می شوید .
“آمدنش”، نه به اراده توست
و “رفتنش” ؛ محال است .
شیاری بر وجودت می گذارد ؛ “عمیق”
اگر آمد و جاری نشدی ، اگر بارید و خیس نشدی ، اگر رفتی و تمام شد ! حتی خطی بر وجودت نگذاشت ،
بگذار و بگذر ! که این عشق نیست .
عشق تنهایت نمی گذارد ، در لحظه لحظه های وجودت جاریست .
“عمیق” است ، “شدید” است ، تا اوج رویایت می برد .
رهایت نمی کند .
می ترسی از “نفوذش” ، می گریزی از “عمقش”،
و شیرین است ، لحظاتی که می دانی :
” در نگاه او ، تو بهترینی
و در تمام لحظات او جاری هستی”.
و به یاد بسپار :
“در تمام هستی ، همیشه تاریخ ، هر عاشقی ، سعادت معشوق را می طلبد ؛ حتی با نثار جان خویش ،
و این ، “شهادت” است”.
و همیشه بدان : عشق “سرمایه” نیست ؛ “سعادت” است ...

یلدا
دختر سیاه موی بلند بالا
یادگار نام وطن
میوه پائیز ایران و عروس زمستان
در راه است ...
او را بر سفره مهر بنشانیم
و با نسل فردا پیوندش دهیم
ایرانی بودن را فراموش نکنیم ...

""" یلدا مبارکباد """

ما نمیتوانیم خواست دیگران را برآوریم . . .
باید به ندای درون گوش سپرد . . .
جامعه . . .
خانواده . . .
دوستان . . .
و رفقا . . .
هیچ کدام نمی دانند چه باید کرد . . .
تنها خودمان از آن آگاهیم . . .
و تنها ما می توانیم راه درست را برگزینیم . . .
پس هم اینک . . .
آغاز کن . . .
باجدیت بسیار .. باید کوشید . . .
از موانع بسیار باید گذشت . . .
و قضاوتهای بسیاری را باید نادیده گرفت . . .
و هم پیش داوری ها را . . .
اما تو می توانی آنچه بخواهی بدست بیاوری . . .
اگر . . !
به سختی بکوشی . . .
پس هم اینک آغاز کن . . .
تا زندگی ات همان باشد که می خواستی . . .
تا زندگی ات عاشقانه باشد . . !؟

"""یلدای زندگی مبارک باد"""

تمام کودکیم کفشهایی بود به کوچکی دلم
تمام هستیم آفتابی بود برشاخه های میخکیم
گلوی سبز شکوفه های بهار شاخ و برگ وصدا
تمام حنجره ام لانه ای بود با صدای چکاوکیم
...
ممنونم از نگاه زیباتون وشعر زیبا از همشهری خوبم

هوای خوبی است
همان هوای معروف دو نفره
همان دستهای به هم گره شده
راه بلند خاموش از ترانه صنعت و ازدهام
همان جاده طبیعی سر سبز کوهستان
که تا چشم کار می کند
فقط خدا هست
دستهایم را باز می کنم
یک نفس عمیق
وجودم پر می شود از محبت
چشمه از چشمهایم ذلال تر
برف تا زانو
زانو پر از حس رفتن بی هیچ خستگی
خدایا
برای رفتن به این لایتناهی
عبور از قنوت سبز
پرواز از درون
لازم است
یاریم کن ...

تو نویس... عالی بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.